سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیاه مشق های میم.صاد
 

در این آخرین نفس های سال 90،  اگر خرید عید و تهیه پول نوی عیدی و جمع کردن ملزومات سفره هفت سین تمام شده باشه، چیزی که بیش از همه خودنمایی می کنه، تحقق شعارهای امسال و اهداف نامگذاری آن است.

یادم هست که اول سال همه ی ارگان ها و نهادها از شهرداری و بهداری و مرغداری گرفته تا آموزشگاهها و دانشگاهها و زایشگاهها، بنرها زدند و پوسترها چاپ کردند و حتی کتاب ها نوشتند که امسال چنان جهاد اقتصادیی بکنیم که آن سرش ناپیدا ! چه شام هایی که ندادند و چه همایشاتی که نگرفتند؛ از همایش بین المللی توالت(!) تا چندین نشست راهبردی و کاربردی، تا جشن های عدیده به مناسبت پایین آمدن سن تاکسی ها به کمتر از 30 سال و غیره و غیره، که چه بکنیم تا در همه جایمان جهاد اقتصادی بشود!

هنوز چند ماهی از سال نگذشته بود که عده ای با دست پر، آمدند و مراسم ها گرفتند که آمارهایمان همه صعودی است و نمودارهایمان هر روز بلندتر از دیروز و رزومه هایمان همه تمام رنگی و گلاسه و چه بسته های فرهنگیی دادند که نشان از جهاد با بودجه هایشان بود نه با مفاسد اقتصادی ( چند روز پیش توی یکی از این دست همایش های نمایشگونه، به من و همه حضار یک خودکار، یک دفترچه و یک لیوان هدیه دادند؛ از اون لیوان فلاکسی های خوشگل البته با آرم صاحاب همایش. الحق که چه می کند این بودجه های بادکرده! )

از این حرف ها که بگذریم، اوضاع مسئولان قوا، از علمای قضائیه و صُلَحای مقننه تا اولیای مجریه هم چندان تعریفی نیست. البته من باب عدم سیاه نمایی باید عرض کنم که دولتی ها صدقه سر حاج محمود، یارانه را هدفمند کردند؛ اما همین کار هم با گل کاشتن تو بازار ارز و سکه همراه بود و همچنین کنترل شدید قیمت ها که موجب بی خانمان شدن دلال ها شده و به هیچ احدالناسی هم فشار نیاورده ویا بالعکس! ( بالعکس یعنی بی خانمان شدن جمیع الناس و ویلا دار شدن دلال ها !)

توی دارالعدلیه هم باز دم آقا محسن اژه ای گرم که پرچم رو بالا نگه  داشته. از مبارزه با همه جور مفاسد و معایب و مسائل گرفته تا اختلاسی که هنوز به طور دقیق از تعداد صفرهایش اطلاعی در دست نیست. البته اون ها هم درسته چند تا خاور پول رو پس گرفتند، اما راننده ی خاورها فرار کرد رفت کانادا، ملتفتید دیگه...!

و اما مجلس شورا. چه بگویم از روزگار حضراتی که هیچ جوره زیر باره هیچ نظارتی نمی روند؟ شکر خدا امسال همین مجلسی ها در تبلیغات انتخاباتی خودشون از شام های انتخاباتی تا کارناوال های شادی و پوستر های در حال قنوت و سجود و اهداء سیمکارت و بلیط استخر و... روی ما رو سفید کردند. البته با یکی دو حرکت انتحاری مثل تصویب طرح 20 ساله آزادگان، نشون دادند که این خرمالو درسته دهن آدمو یه جوری می کنه، اما وسطش کمی رسیده است !

خوب، نوبتی هم باشه نوبت جام جم نشینانِ صداوسیماست. بله، عرض کنم که در کارخانه ی فرهنگ سازی عمو عزت و دوستان همه سینمائیان مصرف بهینه و دوری از تجمل و اشرافی گری را ترویج می دهند. از دکور های چند صد میلیونی برنامه ها که روز به روز هم عوض می شوند تا حتی عمو های فیتیله ای که به بچه ها آموزش حرام کردن یک شانه تخم مرغ در یک دقیقه را می دهند!

حضرات مسئولان نشان دادند که شاهکار خلقتند! همان کنند که به ایشان امر شده و با ولایت رابطه ای پدر و پسری دارند، البته خلف و ناخلفی اش بماند!

آقا همان اول سال گفت: "عدم ابتلای کشور به مسائل حاشیه ای". همان اول سال عده ای رفتند دورکاری و عده ی دیگری تو دلشون عروسی گرفتند، که چه آشی بپزیم برای دورکاری رفته ها؛ عده ای سنگالیزاسیون شدند؛ عده ای دانشگاه از هفت دولت آزاد رو وقف کردند؛ عده ای برای سهم بردن از جبهه های انتخاباتی چاقوکشی کردند؛ عده ای و عده ای و عده ی دیگری....

آقا گفت:"افزایش روحیه خودباوری" گفت حداقل کارهای خوبی را که کرده اید بیایید و به مردم بگویید. آنقدر نکردند و نگفتند که سر آخر باز خودش آمد و گفت: " از نظر علمی 14 سال از برنامه 1404 جلوتریم " یا " سرعت رشد علمی ما اول جهان است "

گفت: " فوریت داشتن اقتصاد به مسائل دیگر" همه چیزشان فوری بود، جز نان شب مردم. و...

راستی! به همه ی مسئولان پر تلاش حال دادیم، ما به اصطلاح افسران چه کردیم؟ به جز جلسات کم فایده ی اول سال که شورای هم اندیشی و نواندیشی و آزاداندیشی و نه اندیشی(!) یا مشاوران جوان و پیر برای همه ی دستگاه های اجرایی.

حتی یادم هست در یکی از این جلسات، جوانکی جویای نام، طرح هایی را در باب تغییر قانون کار و شیوه صادرات و واردات گفت که پس از سخنانش به طعنه گفتم: " بارک الله! از چشم انداز بیست ساله هم جلوتر بودی، طرح هاتو برای بیت رهبری بفرست شاید استفاده کنند! "

چرا حتی اونی که از دست ما بر می آمد نکردیم؟ ما حداقل می تونستیم یکبار رضایی نژاد و احمدی روشن رو برای تفسیر "ما می توانیم" بستاییم؛ ما  می تونستیم به اندازه خودمون خودباوری ملی رو بالا ببریم؛ چرا مطالبات ما به جز تودهنی زدن به استکبار خار و زبون و پس گرفتن باغ از روباه پیر به اقتصاد نرسید؟

خوش به حال اونهایی که آخر سال وقتی معلم کلاس بگه ورق ها بالا امتحان "جهاد اقتصادی" تمام شد، سرشون رو بالا میگیرند و ...

پس از نوشته:

صفحه اول پیک نوروزی خواهر کوچکم جای نام سال رو خالی گذاشته بود، گفت "چی بنویسم؟" دلم هری ریخت، یعنی اینبار چه می شود؟




موضوع مطلب : جهاد اقتصادی-دولت-مجلس-قوه قضائیه-افسران جنگ نرم


 
درباره وبلاگ

ما اینجا خواهیم ماند، و ندای ما خواهد ماند، و آنچه واجب است که آمریکایی‌ها آنرا بفهمند، آمریکایی‌ها نمی‌دانند «لبیک یا حسین» یعنی چه! «لبیک یا حسین» یعنی اینکه در معرکه جنگ حاضر باشی، هر چند تنها باشی، و هر چند مردم تو را رها کرده باشند، و تو را متهم کرده باشند، و تو را تنها گذاشته باشند، «لبیک یا حسین» یعنی تو و مالت و زن و فرزندانت در معرکه جنگ باشید...هر جای دنیا که به ما نیاز باشد ما حاضریم، و اینگونه نیست که فقط کفن پوش باشیم بلکه ما کفن‌پوش و سلاح‌به‌دست خواهیم بود، و در پایان اینکه لبیک یا حسین...

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 10
کل بازدیدها: 224151