سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیاه مشق های میم.صاد
 
سه شنبه 91 شهریور 28 :: 11:53 صبح :: نویسنده : محمد صادق جهان بخش

«پاتک» عبارتی است که در علوم نظامی به حرکتی از سوی یکی از طرفین جنگ برای بازپس گیری مواضع از دست رفته گفته می شود. یعنی برای جبران شکست در جنگ، گروه شکست خورده با تحلیل شرایط خود و شناخت نقاط قوت حریف، تمام توان خود را برای از بین بردن برتری های طرف مقابل و بازگشت به جایگاه قبلی صرف می کند.

حال منظور از این مقدمه. امروزه دیگر هیچ تحلیلگر سیاسیی در جهان نیست که در تحلیل شرایط حاکم بر جهان و مراودات و تغییرات هر روزه ی آن، نقشی برای مسلمانان قائل نباشد. مسلمانانی که اکثرا در کشورهایی کمتر توسعه یافته و با سوابق چشیدن طعم تلخ استعمار قدرت های برتر نظامی و اقتصادی جهان زندگی می کنند. مسلمانانی که با وجود جمعیت1.5 میلیارد نفری خود، رسانه و ابزار تبلیغاتی چندانی هم در اختیار ندارند. اما همین جمعیت به ظاهر عقب نگه داشته شده، در چند سال اخیر(پیش از آغاز پروسه ی انقلاب اسلامی ایران) به برتری و توانایی خود در عین کمبود امکانات مادی پی برده است. زمانی که بنیانگذار کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) جنگ ما با تمام دنیای غرب را جنگ عقیده[1] یا در جایی دیگر جنگ مکتب اسلام علیه تمامی نابرابری ها[2] نامیدند.

توهین به پیامبر در فیلمی هالیوودی

امام در این جنگ نابرابر می دانست که ابزار مادی در اختیار مسلمانان ناچیزتر از آن بود که با غرب مقایسه شود و حتی منابع و ثروت های خدادادی آنها هم تحت سلطه ی قدرت های جهانی بود؛ پس برای فهم علت عداوت غرب با مسلمانان و یا به تعبیری بهتر علت شکست غرب در مقابل این جماعت پابرهنه[3] در سالهای گذشته باید به شناخت اصول اعتقادی و مبانی نظری مکتب اسلام پرداخت.

اسلام نوری بود که تاریکی و ظلمت اعتقادی جهان نوین غربی را روشن نمود و با نشان دادن اشکالات چنین نظامی سراب پوچ قدرتمندی غرب و شرق را از بین برد؛ و در این راه چه رسانه ای بهتر از نشان عملی کارآیی اصول اصیل اسلام در نظام مقدس جمهوری اسلامی که سی و اندی سال است که فقط با اتکا به قدرت لایزال الهی نه تنها در مقابل جنگ نابرابر نظامی، اقتصادی و سیاسی از پا ننشسته است بلکه به نقشی درخور و تاثیرگذار در معادلات بین المللی هم دست یافته است.

دیگر مثال برای این امر بیداری اسلامی در کشورهای تحت سلطه ی مستقیم و یا غیر مستقیم غرب است که علاوه بر تغییر در نظم مورد پسند آنها، موجب سرایت و گسترش روحیه ی آزادی خواهی و عدالت طلبی به خود کشورهای اروپایی و امریکایی شده است.

علاوه بر همه ی این دلایل به اصطلاح سیاسی می توان به ظرفیت های دیگر اسلام همه ی شئونات اخلاقی و تاکید بر اخلاقمداری، تکریم جایگاه خانواده، تاکید بر عدالت و آزادی آنهم با مفهومی جامع تر و دقیق تر از غرب و... اشاره نمود که تامل در هر کدام از آنها راهکاری غیر از راه غرب برای سعادت بشر ارائه خواهد داد. فقط لحظه ای به این موضوع فکر کنید که آیا فطرت انسان به سمت موجودی کامل و بدون عیب و نقص، که نماد رحمت و عطوفت است یعنی وجود پاک و مقدس حضرت محمد مصطفی(ص) جذب خواهد شد یا مثلا یک خواننده ی غربی که نجاست خواری، هرزگی و اعتقاد به پوچی زندگی را افتخار خود می داند و سرانجام با مصرف بالای مشروبات الکلی و مواد روانگردان خودکشی می کند؛ شناخت الگویی مانند پیامبر اسلام و یا هر کدام از ائمه هدی(س) توسط مردم جوامع غربی همانا و تغییر در ارزش های ساخته دست نظام سرمایه داری همان؛ این همان «تک» یا حمله مسلمانان است. البته عدم شناخت مردم کشورهای غیر اسلامی از چنین الگویی هم امروز با خودزنی دستگاه رسانه ای صهیونیزم جهانی جبران شده است! یعنی غرب برای پاتک زدن به مفهوم و اصولی که نظام اعتقادی اش را به چالش کشیده است، خود باعث جلب توجه و حتی تاکید بر درستی آن اصول شده است.

مگر تحقیر روزافزون مسلمانان جز افزایش اسلامخواهی و اسلام پژوهی در کشورهای غربی نشده است؟ مگر اقدام «سلمان رشدی» ملعون و مرتد، جز تبلیغ کتاب آسمانی قرآن و معرفی آن به متفکرین غیر مسلمان عایدی برای اسلام ستیزان داشته است؟ مگر اقدام کاریکاتوریست دانمارکی در سال2006 در توهین به مقام شامخ پیامبر اسلام(ص) جز ایجاد موج نفرت از غرب و زیان اقتصادی به واسطه ی تحریم کالاهای کشورهای حامی آن اقدام، نفعی برای آنها داشت؟ و مگر حرکت «تری جونز» کشیش امریکایی در سوزاندن قرآن و یا همه ی فیلم های ضد اسلامی هالیوود از جمله فیلم موهن اخیر به شخصیت پیامبر اعظم(ص)، به جز خشم جهانی(نه فقط در بین مسلمانان بلکه در بین پیروان همه ی ادیان آسمانی) علیه امریکا و صهیونیزم، تعطیلی و به آتش کشیده شدن سفارت های امریکا در کشورهای اسلامی و همچنین نمایش چهره ای دوگانه از غرب در مسائلی مثل آزادی بیان(در موضوعات ضد امریکایی مثل توهین به اسلام و عقاید صهیونیسیتی مانند هولوکاست)، تاثیری در نجات شیطان بزرگ از چاه خود کنده داشته است؟

به هر حال در این جا دو نکته ی اساسی به عنوان نتیجه ی این مصادیق مطرح است.

اول) شکست غرب در پاسخ دادن به چالشی به نام اسلام و حل مسائل و معضلات خود به صورت مستدل و ریشه ای موجب این نوع اقدامات سبک سرانه و مشمئز کننده است؛ زیرا زمانی زبان فرد هتاک به توهین گشوده می شود که جوابی برای استدلال طرف مقابل خود نداشته باشد و همان طور که اشاره شد خود این هتاکی ها هم سبب تبلیغ و تایید بیشتر تفکر اسلامی شده است؛ یعنی علاوه بر شکر خداوند متعال به دلیل از حمقاء قرار دادن دشمنان اسلام، باید گفت: «عدو شود سبب خیر، گر خدا خواهد...»

دوم) به فرموده ی مقام معظم رهبری، پیچ تاریخی جهان از ظلم و سلطه ی قدرتمندان به سمت آزادی مظلومان طبق وعده ی الهی، گسترش موج عدالت طلبی در جهان و تلالو روز افزون اسلام و قرآن[4] به حدی هست که هیچ قدرت غیر الهی را یارای مقابله با آن نیست. پس به فرموده ی ذات ربوبی پروردگار با وجود مقاومت کافران و مشرکان در مقابل این نور، تقدیر جهان به خواست خدا به کمال رساندن و فراگیر نمودن دین حق اسلام است، ان شاء الله. آنجا که فرمود: «می خواهند نور دین و حجت خدا را با دهانشان خاموش کنند، و خدا جز این نمی خواهد که روشنایی خود را تمام و آشکار سازد، اگر چه کافران خوش ندارند.»[5]

 

[1] پیام سالگرد حج خونین 29/4/67

[2] همان

[3] به تعبیر امام

[4] پیام محکومیت فیلم موهن به ساحت پیامبر اسلام-شهریور91

[5] آیه 32 توبه

 





موضوع مطلب : فیلم موهن به پیامبر اسلام - نکولا باسیل نکولا - پاتک - اسلام ستی


 
درباره وبلاگ

ما اینجا خواهیم ماند، و ندای ما خواهد ماند، و آنچه واجب است که آمریکایی‌ها آنرا بفهمند، آمریکایی‌ها نمی‌دانند «لبیک یا حسین» یعنی چه! «لبیک یا حسین» یعنی اینکه در معرکه جنگ حاضر باشی، هر چند تنها باشی، و هر چند مردم تو را رها کرده باشند، و تو را متهم کرده باشند، و تو را تنها گذاشته باشند، «لبیک یا حسین» یعنی تو و مالت و زن و فرزندانت در معرکه جنگ باشید...هر جای دنیا که به ما نیاز باشد ما حاضریم، و اینگونه نیست که فقط کفن پوش باشیم بلکه ما کفن‌پوش و سلاح‌به‌دست خواهیم بود، و در پایان اینکه لبیک یا حسین...

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 224131